کد مطلب:214792
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:325
مشاهده نور محیط مطلق
عن محمد بن فضیل قال: سألت أباالحسن علیه السلام، هل رأی رسول الله صلی الله علیه و آله ربه عزوجل؟
فقال: نعم بقلبه رآه، أما سمعت الله عزوجل یقول: ما كذب الفؤاد ما رأی، أی لم یره بالبصر، ولكن رآه بالفؤآد.
التوحید باب 8 ح 17
ترجمه:
ابن فضیل گفت: از امام هفتم پرسیدم كه: آیا پیغمبر أكرم (ص) خداوند متعال خود را دیده است؟
فرمود: آری، با نور قلب خود او را دیده است، و آیا نشنیدی كه خداوند متعال می فرماید - آنچه قلب او مشاهده كرد دروغ نگفته است، یعنی ندیده است او را با چشم بدنی، ولی مشاهده كرده است او را با قلب نورانی.
توضیح:
این حدیث را اگر ضمیمه كنیم به حدیث 9 باب 8، از حضرت امام هشتم كه به
[ صفحه 69]
أبوقرة می فرماید: ما كذب فؤاد محمد (ص) ما رأت عیناه، ثم أخبر بما رأی، فقال: لقد رأی من آیات ربه الكبری، فآیات الله عزوجل غیر الله، و قد قال: و لا یحیطون به علما، فاذا رأته الأبصار فقد أحاطت به.
امام هشتم می فرماید: دروغ نگفت قلب پیغمبر أكرم آنچه را كه رؤیت كرد دو چشم او. و سپس خبر داد به آنچه رؤیت كرده بود، و فرمود: هر آینه دید از آیات بزرگ پروردگار خود.
پس آیات خداوند متعال غیر خود خدا باشد، زیرا نتوان به ذات خدا احاطه علمی پیدا كرد، و دیدن چشم موجب احاطه است.
و در این مورد مطالبی را لازم است متذكر باشیم:
1- رؤیت: به معنی نظر مطلق است، به هر وسیله ای باشد، از چشم و قلب و متخیله و غیر آنها.
كذب: در مقابل صدق و دلالت می كند به خلاف واقعیت و حق، خواه در جهت قول باشد یا عمل یا چیز خارجی یا معنوی، و استعمال می شود به صورت لازم، یا متعدی به مفعول واحد یا دو مفعول.
فؤاد: هر چیزی است كه به خلوص و طیب و پاكی نزدیك باشد. و چون قلب انسان خلوص و طهارت پیدا كرد: فؤاد گویند.
عین: شعاعی است كه از نقطه معینی خارج می شود، خواه مایع باشد، یا نور، مادی باشد یا معنوی.
2- بقلبه رآه: دیدن با چشم ظاهری مخصوص أجسام خارجی محدود است كه در محیط دید قوه باصره واقع می شود، و موضوعاتی كه از ماورای عوالم جسمانی
[ صفحه 70]
باشند، چون موجودات عالم ملكوت یا جبروت و عقول و أرواح، یا عالم لاهوت: هرگز با این چشم بدنی قابل رؤیت نبوده، و درك نمی شوند، مگر آنكه آنها متجسم یعنی صورت جسمانی پیدا كرده، و یا با دید مكاشفه برزخی دیده شوند.
و أما دیدن با دید روحانی كه: آن را مشاهده قلبی و روحی و باطنی گویند، و این چشم را بصیرت و فؤاد و نور روحانی خوانند: تمام خصوصیات عوالم ماورای أجسام را با این دید روحانی می شود مشاهده كرد، و همه معارف و حقائق را می توان به وسیله این فؤاد خالص درك نمود.
3- دید روحانی: در أثر تقویت جهت روحی با انقطاع از علائق مادی صورت می گیرد، به این معنی كه: با مراقبت به طاعات و ترك معاصی، و تزكیه و تهذیب نفس از صفات رذیله حیوانی، و اتصاف با صفات رحمانی الهی، و توجه تمام و خالص در همه امور و أعمال به خداوند متعال، و ریشه كن كردن أنانیت و خودبینی و خودخواهی: روح انسانی كه حقیقت انسان است، قوت و نیرو گرفته، و حجابهای ظلمانی برطرف گشته، و روحانیت و نورانیت روح جلوه گر می شود.
این است كه: در أحادیث شریف از این چشم باطنی روحانی، به تعبیرات - رأته القلوب بحقائق الایمان، ولكن رأه بالفؤاد، بیان شده است: زیرا حصول آن با تحقق حقیقت ایمان و تخلیص و تهذیب قلب صورت می گیرد.
4- ما كذب الفؤاد ما رأی: یعنی فؤاد كه قلب خالص و پاكی است، آنچه را كه رؤیت كرده است، به دروغ و برخلاف واقع بازگو نمی كند.
آری دید فؤاد كه رؤیت باطنی و شهود قلب پاك و خالص است: یقینی بوده، و هیچ گونه مورد تردید نمی باشد. به خلاف رؤیت چشم ظاهری كه از هر جهت محدود
[ صفحه 71]
و قابل اشتباه است.
5- لقد رأی من آیات ربه: آیت: عبارت از چیزی است كه به عنوان نشان دادن مقصد و برای رسیدن به مقصود مورد توجه باشد. و آن به وزن فعلة، از ماده أوی یأوی است.
پس آیات الهی أعم است از آنچه تكوینی باشد، یا تشریعی، در عالم طبیعت و جسمانیت ظاهر شود، یا در عوالم ملكوت و جبروت، و به طور كلی هر چیزی كه نشان دهنده مقام عظمت پروردگار باشد: از آیات الهی به شمار می آید.
و در مورد رؤیت حق متعال: چون رؤیت ذات مطلق غیرممكن است، ناچار و به طور قطعی باید گفت كه: منظور رؤیت آیات حق است، یعنی تجلیات أنوار صفات حق متعال.
6- فاذا رأته الأبصار فقد أحاطت به: دیدن چشم ظاهری به واسطه انعكاس نوری است كه از أجسام منعكس شده و به شبكیه چشم برخورد كرده، و به وسیله أعصاب به مغز می رسد.
و در این صورت برای چشم دید حاصل شده، و به شی ء مرئی احاطه پیدا می كند، یعنی به هر اندازه ای كه نور از سطح جسمی منعكس می شود: چشم همین مقدار از سطح و رنگ و مقدار و شكل ظاهری آن را می بیند. و از این لحاظ دید چشم به قسمت باطن یا پشت یا به جهات معنوی آن جسم نمی تواند تعلق بگیرد.
پس دیدن خداوند متعال با چشم ظاهری محال خواهد بود. و أما چشم باطنی: یعنی بصیرت و نور قلب و خلوص فؤاد روحانی، و در حقیقت شهود نور روح: هرگز به ظواهر و ألوان و أشكال و سطوح مادی تعلق نمی گیرد، بلكه صورتهای برزخی و
[ صفحه 72]
حقائق أشیاء و أسماء و صفات لاهوتی، قابل مشاهده خواهند بود.
و در صورتی كه أشیاء مادی در مورد آگاهی و علم قرار بگیرند: باید به وسیله آلات جسمانی چون حواس ظاهره و یا با صورتهای برزخی آنها ادراك و مشاهده بشوند.
[ صفحه 73]